الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛ در مجموعههای داستانی تلویزیونی، شاید بتوان سریال «بچه زرنگ» به تهیه کنندگی ابوالفضل حاجتمند (هنرمند مشهدی) را که دی ماه پارسال از شبکه ۲ سیما روی آنتن رفت و به زندگی نامه و نحوه شهادت هشت تن از شهدای مدافع حرم اهل مشهد در سوریه پرداخت، اولین مجموعه داستانی جدی درباره موضوع شهدای مدافع حرم دانست. در عرصه فیلم سینمایی نیز به ندرت اثری ساخته شده است و شاید بتوان «به وقت شام» ابراهیم حاتمی کیا را چشمگیرترین اثر دانست.
در بین آثار هنرمندان مشهدی احتمالا باید «مدیترانه» به کارگردانی هادی حاجتمند را تنها فیلم سینمایی به حساب آورد که به مدافعان حرم پرداخته است. شرایط در مستند و فیلم کوتاه نیز با اینکه آثار تولیدی بیشتری وجود دارد، خیلی امیدوارکننده نیست و نمیتوان آثار درخشان زیادی را در این عرصه نام برد.
در گزارش زیر، به مناسبت روز ملی شهدای مدافع حرم، به سراغ سه سینماگر مشهدی رفته ایم و درباره ظرفیت دراماتیک زندگی شهدای مدافع حرم و موضوعات مرتبط با آنها و همچنین وضعیت سینمای مشهد در این باره با آنها گفتگو کرده ایم. نبود حمایت مسئولان موضوعی است که از نظر این هنرمندان بیش از همه بر این شرایط تأثیر گذاشته است. آنها براین باورند که مشهد با اینکه بیشترین تعداد شهدای مدافع حرم را داشته، نتوانسته است به خوبی از این ظرفیت در تولید آثار سینمایی، مستند، داستانی و فیلم کوتاه بهره ببرد.
از آنجایی که بخش مهمی از اعزام نیروهای مدافع حرم از مشهد بوده است، میتوان گفت تولید محتوای تصویری مرتبط با این شهدا نیز بیش از دیگر شهرها در مشهد صورت گرفته است؛ با این حال نمیتوان مشهد را در زمینه ساخت چنین آثاری پیشرو دانست.
ابوالفضل حاجتمند، هنرمند مشهدی که تهیه کنندگی مجموعه تلویزیونی «بچه زرنگ» را در کارنامه دارد، علت را شناخت کم مسئولان درباره ظرفیتهای این اتفاق میداند و میگوید: هنوز بسیاری از مدیران از اینکه میتوانند با تولید محتوای مناسب درباره شهدای مدافع حرم الگوهای خوبی برای جوانان امروز ارائه کنند، درک مناسبی ندارند و از این رو کار کیفی خوب و درجه یکی از سوی هنرمندان مشهد ساخته نشده است.
رهبرمعظم انقلاب برای کتاب «خاتون و قوماندان» که درباره شهید ابوحامد افغانستانی ساکن مشهد است، تقریظ خوبی نوشته اند، ولی هنوز کار درخوری درباره آن انجام نشده است. او میگوید: تولید کار خوب برای شهدا احتیاج به پشتیبانی خوب دارد و این پشتیبانی خود نیازمند وجود مدیران فهیمی است که این موضوعات دغدغه آنها باشد.
او اضافه میکند: هنرمندان در این موضوع خیلی پای کار بوده اند، ولی شاید حمایت لازم را ندیده اند که کمتر اثری قوی تولید شده است. همان کارهایی هم که تولید شده، بیشتر به همت خود هنرمندان بوده است. در زمینه تولید فیلم در این باره، مشهد نه وضعیت خیلی بدی دارد و نه میتوانیم بگوییم خیلی خوب کار کرده است. در مقایسه با دیگر شهرهای کشور میتوانیم بگوییم بد نبوده است.
این هنرمند نقش برگزاری جشنوارهها را انگیزه دهی و تشویق هنرمندان مؤثر توصیف میکند و میگوید: با این حال کار برای شهدا، دلی است و خیلی به جشنوارهها ربطی ندارد. خود هنرمند باید دوست داشته باشد برای شهدا کار کند. او اضافه میکند: شهدای مدافع حرم ظرفیت دراماتیک بسیار خوبی برای الگوسازی دارند. شهدا برای این جنگیدند که نسل فعلی و نسل بعدی بتوانند زیست بهتری داشته باشند.
شهدای مدافع حرم از نظر دارا بودن ظرفیت ساخت آثار تصویری مرتبط، با شهدای دفاع مقدس خیلی فرقی ندارند. با اینکه در آن بخش هم کم کاری صورت گرفته است، در چند سال اخیر به ساخت فیلمهای داستانی با موضوع دفاع مقدس اهمیت بیشتری داده شده است. به شهدای مدافع حرم هم باید همین قدر توجه شود. شهدای مدافع حرم از نسل امروزند. اغلب آنها متولدان دهه ۶۰ یا ۷۰ بوده اند و ما زیست آنها را دیده ایم.
به باور او، مشهد از نظر فراهم بودن شرایط مناسب برای اکران نیز در وضعیت متوسطی قرار دارد و میگوید: چندان مشکلی دراین باره نداریم. حوزه هنری، سینماها و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی برای اکران این فیلمها به خوبی همکاری میکنند. در واقع در پخش مشکلی نداریم. مشکل بیشتر در تولید و نبود حمایت درست و مؤثر برای ساخت اثر خوب است.
محمدمهدی خالقی، دیگر هنرمند مشهدی و یکی از کارگردانهای سریال «بچه زرنگ»، هم بر بی توجهی مدیران به ساخت آثار مرتبط با شهدای مدافع حرم تأکید میکند و میگوید: با فروکش کردن جنگ سوریه متأسفانه با غفلت بزرگی به ویژه از سوی مدیران رسانهای رو به رو شدیم. در دوره بعد از جنگ، ناگهان فتیله را پایین کشیدند و خیلی کم از آثار مستند مرتبط حمایت کردند. او اضافه میکند: در فیلم کوتاه، سریال و فیلم سینمایی تعداد آثار تولیدی خیلی کم است که اصلا نمیتوان درباره کیفیت و محتوای آنها صحبت کرد. اوضاع طوری پیش میرود که گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است و ما هیچ شهیدی در راه دفاع از حرم نداده ایم.
این هنرمند تأکید میکند: حتی اگر به محتوا کاری نداشته باشیم، یعنی اگر این را که نفس این جنگ دفاع از حرم و اعتقادات شیعه بوده است، کنار بگذاریم، از ظرفیتهای سینمایی این اتفاق هم غفلت کرده ایم و این خیلی تعجب برانگیز است. هنرمندان خیلی تلاش کردند. خود من طرحهای زیادی برای فیلم سینمایی، فیلم کوتاه و مستندهای مختلف داده ام، ولی حمایت چندانی صورت نگرفته است.
او اضافه میکند: دلیل این غفلت را نمیدانم و باید از مدیران پرسید. البته از خود هنرمندان هم باید پرسید که چرا بی انگیزه شده اند. در یکی دو سال گذشته مدام به یاد خاطرات رزمندهها بعد از دفاع مقدس میافتم که میگفتند وقتی جنگ به پایان رسید، ناگهان عدهای با تفکرات مشخص دنبال این بودند کاری کنند که یاد جنگ فروکش کند. تحلیلشان این بود که خانوادهها داغ دار و غمگین اند و بهتر است مدتی درباره جنگ صحبت نکنیم.
او میافزاید: به نظرم شرایط حاکم بر فیلم سازی بعد از جنگ سوریه، بی شباهت به غفلت بزرگ سینماگران بعد از دفاع مقدس نیست. البته این شرایط از اواسط دهه ۷۰ به وسیله گروههای مردمی و فعالان دفاع مقدس شکسته شد. اکنون ما نیز به روایتگری و تربیت راویان احتیاج داریم تا مسائل جنگ سوریه و عراق، دوباره مسئله شود. متولیان باید به فکر بیفتند و متوجه شوند گنجی در اختیار داریم که سالها در فضای هنر و رسانه میتوانیم از آن استفاده کنیم.
خالقی ذات جنگ را دارای ظرفیتهای بالای درام میداند و میگوید: در درام، قهرمان داستان در مسیر اتفاقات و مشکلات مختلفی قرار میگیرد و سعی میکند این مسیر را طی کند. در بین رزمندگان قهرمانان بزرگی داریم که اتفاقات زیادی برای آنها رخ میدهد. کتابهای تاریخ شفاهی زیادی درباره این افراد منتشر شده است و همچنان میشود. حوزه تاریخ شفاهی نسبت به سالهای گذشته فعالتر شده است. این بهترین ابزار برای سینما و فیلم است. یعنی اگر به این موضوع عقیدتی هم نگاه نکنیم، از نظر سینمایی ظرفیت خیلی بزرگی دارد. اگر چنین جنگی برای آمریکا یا فرانسه اتفاق میافتاد، رسانههای آنها تا سالها از آن تغذیه میکردند، همچنان که هنوز از جنگ جهانی دوم تغذیه میکنند.
او برگزاری جشنواره را کافی نمیداند و میگوید: تا تولید نباشد، جشنواره بی ثمر است. برای مثال جشنواره فیلم عمار در چند دوره اخیر در کارهای مرتبط با مدافعان حرم به مشکل خورده است، چون آثار ورودی کم و تعداد آثار باکیفیت خیلی کم است.
او همین نظر را درباره شرایط اکران هم دارد و میگوید: وقتی تعداد آثار کم است، این آثار نمیتوانند به ژانر تبدیل شوند و به صورت طبیعی تک میافتند و، چون پیوستگی ندارند و مخاطب منتظرشان نیست، در اکران کنار گذاشته میشوند. آثار طنز زردی که مرتب تولید میشوند و به اکران در میآیند، ژانر شده اند و مخاطب منتظرشان است.
در تلویزیون مدتی آثار امنیتی و پلیسی ساخته میشد و مخاطب منتظر پخش آثار جدید در این باره بود. در موضوع شهدای مدافع حرم، پیوستگی نداریم و تعداد آثار تولیدی پایین است. به همین سبب کیفیت آثار هم بالا نیست. وقتی چیزی تبدیل به نیاز نشود، در اکران هم تک میافتد و نمیتواند مورد قبول قرار بگیرد.
مسعود زارعیان، دیگر هنرمند مشهدی که ساخت مستندهای «مرهم» و «علی ممد» را درباره شهدای مدافع حرم و حواشی جنگ سوریه در کارنامه دارد، بر بی توجهی مدیران به موضوع شهدای مدافع حرم تأکید میکند و میگوید: کشور ایران از نظر ژئوپلیتیک و سیاسی در چهارراه مهمی قرار گرفته است. همه ابرقدرتها و کشورهای طالب قدرت، چشم طمع به این خاک دوخته اند و همیشه سعی داشته اند از ذخایر مادی و معنوی آن استفاده کنند.
ولی این مردم ایران بوده اند که در طول تاریخ درخشان تمدن ایران، همیشه در برابر تهدیدات مقاومت کرده اند. اما متأسفانه آن چنان که روی هشت سال دفاع مقدس تمرکز شد، به مدافعان حرم در ساخت آثار داستانی تصویری توجه نشد.
او میگوید: درباره دفاع مقدس کارهای زیادی تولید شده است، اما درباره مدافعان حرم هنوز جای کار بیشتری وجود دارد. این دغدغه باید هم در بین هنرمندان متعهد و هم در مسئولان ایجاد شود. در این صورت میتوانیم امیدوار باشیم که آثار درخشانی تولید شوند.
این هنرمند میگوید: طرحها و ایدههای خوبی از سوی سینماگران ارائه شده که مورد حمایت مسئولان واقع نشده است. باید از هنرمندانی که شاید اسامی بزرگی نداشته باشند، ولی ایدههای خوبی دارند، حمایت بیشتری صورت بگیرد.
او بر این باور است که جشنوارهها با حمایت از آثار و هنرمندان و برگزاری کارگاههای آموزشی میتوانند ثمربخش باشند، اما اندازه و حجم ثمربخشی آنها بستگی به استاندارد برگزارشدنشان دارد. او از جشنواره عمار نام میبرد که چندین دوره است برگزار میشود، اما بعد از این همه تجربه به نظر او باید شاهد اتفاقات خیلی بهتری میبودیم. زارعیان میگوید: قرار نیست فیلم محفلی تولید کنیم و خودمان بنشینیم و این فیلمها را ببینیم. باید با قدرت هنر بتوانیم این فیلمها را در جمعهای بزرگ تری از مردم عادی نمایش بدهیم.